از زمان تکمیل ساختمان پارلمان اروپا در ۱۴ دسامبر ۱۹۹۹ ٬ سبک معماری این سازه موجب تعجب بسیاری گردید و سوالاتی را در این زمینه بوجود آورد. برج اصلی که ساختمان “لوییس وایس” نام دارد٬ دارای نمایی ویژه و مدرن است .اما چرا این ساختمان نیمه کاره به نظر می رسد...؟
به نظر شما آیا این مبدا الهام بخش خوبی برای یک “سازمان دموکراتیک” به شمار می رود...؟
به ادامه ی مطلب بروید
(چکیده ی متن با رنگ نارنجی مشخص شده است)
از زمان تکمیل ساختمان پارلمان اروپا در ۱۴ دسامبر ۱۹۹۹ ٬ سبک معماری این سازه موجب تعجب بسیاری گردید و سوالاتی را در این زمینه بوجود آورد. برج اصلی که ساختمان “لوییس وایس” نام دارد٬ دارای نمایی ویژه و مدرن است .اما چرا این ساختمان نیمه کاره به نظر می رسد؟
مدافعان اظهار می کنند که این موضوع “ماهیت ناتمام اروپا” را منعکس می کند . با این وجود برخی تحقیقات حاکی از نمادگرایی تاریک و عمیق بکار رفته در این ساختمان است. با افشای منشا حقیقی تفکری که در پس ساختمان لوییس وایس قرار دارد ٬ باورهای سری و رمز گونه ی برگزیدگان ذی نفوذ در طبقه ی حاکم ٬ جاه طلبی های شیطانی آنها و تفسیر ویژه ای که از متون کهن کتاب مقدس ارائه می دهند ٬ بیشتر نمایان می شود.
در ادامه ٬ ما مستقیما به این سمت هدایت می شویم که مقصود از سبک خاص معماری بکار رفته در ساختمان لوییس وایس٬ ایجاد شباهت با تابلو ی نقاشی “برج بابل” ٬ اثر پیتر بروگل- سال ۱۵۶۳م. ٬ می باشد. نقل است که برج بابل هرگز کامل نشد. بنابراین ٬ پارلمان ملل متحد اساسا ادامه دهنده ی کار ناتمام حاکمی ستمگر و بدنام به نام نمرود است که در صدد ساخت برج بابل برای مقابله با خداوند بود . به نظر شما آیا این مبدا الهام بخش خوبی برای یک “سازمان دموکراتیک” به شمار می رود؟
نمرود و برج بابل
داستان نمرود و برج بابل در بسیاری از متون تمدن های کهن از جمله کتب عبری٬ اسلامی٬ یونانی و کابالا آمده است . گفته شده که نمرود بنیانگذار و پادشاه اولین امپراطوری ٬ پس از فروکش کردن طوفان نوح بود . قلمرو حکومت وی شامل شهرهای بابل٬ ورکاء ٬ اکاد و کالنه (بخشهایی از عراق وسوریه ی کنونی) می شد. او پادشاهی مستبد و ستمگر بود که در صدد حذف کامل اعتقادات مذهبی برآمد.
بنابر توصیفات کتاب مقدس ٬ بابل شهری بود که مردم آن به یک زبان واحد سخن می گفتند و همگی از شرق به آنجا مهاجرت کرده بودند . آنجا زادگاه نمرود بود . او تصمیم گرفت تا برجی بسیار بلند را در آن شهر بنا کند. “آنقدر بلند که نوک آن در آسمانها باشد ”. البته آن برج مکانی برای نیایش و پرستش خداوند نبود بلکه مایه ی افتخار مردی به شمار می رفت که انگیزه ی کسب شهرت داشت . در نسخه ی دیگری از داستان که در کتاب مقدس یهود آمده ٬ جملات زیر از زبان سازندگان برج اضافه شده است:
خداوند چنین حقی ندارد که دنیای بالاتر را برای خود انتخاب کرده و جهان پائین را به ما واگذارد. بنابراین٬ ما برای خود برجی ساخته و بر فراز آن بتی با شمشیری در دست قرار می دهیم تا چنین به نظر آید که گوئی ما قصد داریم با خداوند بجنگیم.
خداوند٬ پس از مشاهده ی ماهیت کفر آمیز آن برج ٬ به هر شخص گفتاری (زبانی) متفاوت داد تا آنها به اشتباه افتاده و سردرگم شوند و در نهایت از ادامه ی ساخت برج عاجز گردند . سپس این مردم در سراسر دنیا پراکنده شدند.
نمادگرائی در پارلمان اروپا
ساخت پارلمان اروپا به شکل برج بابل این پیام را منتقل می کند که نمرود دارای فلسفه ی صحیحی بوده و برج بابل او ایده ی خوبی داشت. بنابراین ما به دنبال موارد زیر هستیم:
۱. عادی سازی تدریجی ظلم .
۲. حذف پرستش خداوند به منظور مرسوم کردن تبعیت از قدرت.
۳. اینکه تمامی انسانها بایستی به یک زبان سخن گفته و دارای یک دین واحد باشند.
۴. رد خداوند یکتا و در عین حال معرفی خود به عنوان خدا .
عناوین مذکور در واقع قواعد اصلی معتقدات سری افراد ذی نفوذ طبقه ی حاکم در دنیاست . آنها مسیحی یا پیرو دیگر ادیان آسمانی نیستند . باورهای آنان بر پایه ی ادیان سری ( انجام مراسم های شرک آلود٬ خورشیدپرستی٬ اعتقاد به ابلیس به عنوان کسی که روشنی را به انسان بخشید و در نظر گرفتن خدا به صورت نیروئی که می خواهد انسان را در تاریکی (جهل) نگه دارد) شکل گرفته است.در حقیقت نظم نوین جهانی آنها عبارت است ازخالی کردن جهان از خداپرستان ٬ معرفی یک زبان واحد و تبدیل دموکراسی به حکومت استبدادی.
پوستر ممنوعه
آیا چنین به نظر می آید که از موضوع پرت شده ایم؟ آیا ما در استنباط های خود ازاین بنا زیاده روی کرده ایم؟ در حقیقت پاسخ منفی است. در اینجا می توان پوستر رسمى منتشر شده به مناسبت تاسیس پارلمان اروپا را مشاهده کرد:
دراین پوستر مردم اروپا را می بینیم که برج بابل را دوباره بنا کرده اند . ذکر چند نکته در این باره ضروری به نظر می رسد: نخست٬ این موضوع که ساختمان لوییس وایس از بنای برج بابل الهام گرفته شده ٬تائید می گردد . در اینجا دقیقا همان تصویری از برج به نمایش درآمده است که در نقاشی پیتر بروگل به چشم می خورد.جزئیاتی نظیر ویرانی قسمتی از شالوده ی برج نیز دیده می شود. می توان گفت که دیگر هیچ شبهه ای در این باره باقی نمی ماند. ثانیا ٬ شعار “اروپا: زبانهای متعدد٬ صدای واحد”٬ اشاره به زمانی دارد که خداوند با خلق زبانهای گوناگون باعث سردرگمی مردم گردید. پارلمان قصد دارد که به شیوه ای موثر٬ تنبیهی را که خداوند در نظر گرفته بود٬ وارونه کرده و به این ترتیب٬ درسی را با عنوان بت پرستی و سرکشی از اطاعت خدا تعلیم دهد . ثالثا٬ با نگاهی دقیق تر به ستاره هائی که در بالا مشاهده می شوند متوجه می شویم که آنها ستارگان پنج پرمعکوس قرمزهستند که وارونه ترسیم شده اند . نمادگرائی موجود در پس ستاره ی پنج پر بسیار عمیق و پیچیده است. ولی می توان گفت که ستاره ی پنج پر معمولی نشانگر “حکمرانی حق” بوده و در مقابل٬ ستاره ی پنج پر معکوس (بافومت) نماد “حکمرانی شیطان” می باشد.
انتشار این پوستر به دلیل اعتراضات گسترده ی گروه های مختلف ممنوع اعلام شد ٬ ولی با این حال٬ طرز فکر سازندگان پارلمان اتحادیه ی اروپا را نشان داده و قویا آن را اثبات می کند.
سخن پایانی
اتحادیه ی اروپا٬ نهاد قدرتمندی است که در حال حاضر ۲۷ کشور در آن عضویت دارند. تاسیس چنین سازمانی که در آن همه زیر یک پرچم متحد شده و دارای ارز واحدی باشند٬ در انتظار کشورهای قاره ی آمریکا و آسیا نیز هست تا بدین وسیله نهادهای قدرتمند و تاثیر گذاری ایجاد کنند. آنها بناهائی هستند که به یک حکومت واحد جهانی رهنمون می شوند. هدفی که فعالانه توسط نخبگان ذی نفوذ در طبقه ی حاکم دنبال می شود.ساختمان پارلمان اروپا اولین بنای معرف یک نهاد قدرتمند است که به واسطه ی نمادگرائی شدید بکار رفته در آن و عداوت نسبت به ادیان الهی٬ برنامه ریزی برای نظم نوین جهانی و تائید زیرکانه ی استبداد را آشکار می کند .
منبع : وبلاگ ماسون یاب